یک شخصیت طراحی کنید و با آن وارد بازی شید
در حین وبگردیهام به سایتی برخورد کردم که ایده بسیار جالبی داشت. شما در این سایت در ابتدا یک انسان خلق می کنید یعنی با ماوس خود یک شخصیت انسان مانند می کشید و این سایت به این شخصیت جان می دهد و بازی شروع می شود که شما در مراحل مختلف آن باید برای عبور از این مراحل ابزارآلات مختلف خلق و به کمک شخصیتی که خلق کرده اید بشتابید
http://www.drawastickman.com/
برای مثال در مراحل ابتدایی از شما می خواهد که به انسانی که نقاشی کردید یک کلید دهید تا صندوق گنج را باز کند در صورتی که کلید را به شکلی غیر از شکل کلید نقاشی کنید آن وسیله خلق شده به اژدهایی تبدیل شده و شخصیت شما را می سوزاند. در کل اگر به دنبال سرگرمی و گذران وقت فراغت خود هستید گزینه خوبی میتواند برای شما باشد. پس همین الان شخصیت دلخواه خود را ایجاد کنید
پدر بزرگ 29 ساله
بدون شرح
آیا می دانید به ازای هر زنِ فاحشه ، بالغ بر پنجاه مرد هرزه وجود دارد ..! خودم نمیدونستم دیشب تو ترافیکِ میرداماد فهمیدم
بودا به دهی سفر کرد.
زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد.
بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانهی زن شد.
کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت :
«این زن، هرزه است به خانهی او نروید »
بودا به کدخدا گفت:
« یکی از دستانت را به من بده»
کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت.
آنگاه بودا گفت :
«حالا کف بزن» کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: « هیچ کس نمیتواند با یک دست کف بزند»
بودا لبخندی زد و پاسخ داد:
هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند.
بنابراین مردان و پولهایشان است که از این زن، زنی هرزه ساختهاند.
برو و به جای نگرانی برای من نگران خودت و دیگر مردان دهکده ات باش.
زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد.
بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانهی زن شد.
کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت :
«این زن، هرزه است به خانهی او نروید »
بودا به کدخدا گفت:
« یکی از دستانت را به من بده»
کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت.
آنگاه بودا گفت :
«حالا کف بزن» کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: « هیچ کس نمیتواند با یک دست کف بزند»
بودا لبخندی زد و پاسخ داد:
هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند.
بنابراین مردان و پولهایشان است که از این زن، زنی هرزه ساختهاند.
برو و به جای نگرانی برای من نگران خودت و دیگر مردان دهکده ات باش.
**************************
دو خلبان نابینا که هردو عینک های تیره به چشم داشتند، در کنار سایر خدمه پرواز به سمت هواپیما آمدند
در حالی که یکی از آنها عصایی سفید در دست داشت و دیگری به کمک یک سگ راهنما حرکت می کرد
زمانی که دو خلبان وارد هواپیما شدند، صدای خنده ناگهانی مسافران فضا را پر کرد
اما در کمال تعجب دو خلبان به سمت کابین پرواز رفته و پس از معرفی خود و خدمه پرواز، اعلام مسیر و ساعت فرود هواپیما، از مسافران خواستند کمربندهای خود را ببندند
در همین حال، زمزمه های توام با ترس و خنده در میان مسافران شروع شده و همه منتظر بودند، یک نفر از راه برسد و اعلام کند این ماجرا فقط یک شوخی یا چیزی شبیه دوربین مخفی بوده است
اما در کمال تعجب و ترس آنها، هواپیما شروع به حرکت روی باند کرده و کم کم سرعت گرفت
هر لحظه بر ترس مسافران افزوده می شد چرا که می دیدند هواپیما با سرعت به سوی دریاچه کوچکی که در انتهای باند قرار دارد، می رود
هواپیما همچنان به مسیر خود ادامه می داد و چرخ های آن به لبه دریاچه رسیده بود که مسافران از ترس شروع به جیغ و فریاد کردند
اما در این لحظه هواپیما ناگهان از زمین برخاست و سپس همه چیز آرام آرام به حالت عادی بازگشته و آرامش در میان مسافران برقرار شد
در همین هنگام در کابین خلبان، یکی از خلبانان به دیگری می گوید
باب، یکی از همین روزا بالاخره مسافرها چند ثانیه دیرتر شروع به جیغ زدن می کنن و اون وقت کار همه مون تمومه
دو خلبان نابینا که هردو عینک های تیره به چشم داشتند، در کنار سایر خدمه پرواز به سمت هواپیما آمدند
در حالی که یکی از آنها عصایی سفید در دست داشت و دیگری به کمک یک سگ راهنما حرکت می کرد
زمانی که دو خلبان وارد هواپیما شدند، صدای خنده ناگهانی مسافران فضا را پر کرد
اما در کمال تعجب دو خلبان به سمت کابین پرواز رفته و پس از معرفی خود و خدمه پرواز، اعلام مسیر و ساعت فرود هواپیما، از مسافران خواستند کمربندهای خود را ببندند
در همین حال، زمزمه های توام با ترس و خنده در میان مسافران شروع شده و همه منتظر بودند، یک نفر از راه برسد و اعلام کند این ماجرا فقط یک شوخی یا چیزی شبیه دوربین مخفی بوده است
اما در کمال تعجب و ترس آنها، هواپیما شروع به حرکت روی باند کرده و کم کم سرعت گرفت
هر لحظه بر ترس مسافران افزوده می شد چرا که می دیدند هواپیما با سرعت به سوی دریاچه کوچکی که در انتهای باند قرار دارد، می رود
هواپیما همچنان به مسیر خود ادامه می داد و چرخ های آن به لبه دریاچه رسیده بود که مسافران از ترس شروع به جیغ و فریاد کردند
اما در این لحظه هواپیما ناگهان از زمین برخاست و سپس همه چیز آرام آرام به حالت عادی بازگشته و آرامش در میان مسافران برقرار شد
در همین هنگام در کابین خلبان، یکی از خلبانان به دیگری می گوید
باب، یکی از همین روزا بالاخره مسافرها چند ثانیه دیرتر شروع به جیغ زدن می کنن و اون وقت کار همه مون تمومه
بی ریا ترین نماز جماعت
This is the real meaning of team work
**********************
آیا میدانید مغز انسان تنها حروف اتبدا و اتنهای کملات را پردازش کرده و کمله را می خواند. به هیمن دلیل است که با وجود به هم ریتخگی این نوتشه شما تواسنتید آن را بخوانید
*********************
*************************
گفتگوی خدا با ادیسون
خدا از اديسون پرسيد: اي بنده بگو در جهان چه کردي؟ اديسون گفت: من الکتريسيته را اختراع کردم، که با آن خانهها روشن شد، کارخانهها بخاطر برق بوجود آمدند، مردم غذايشان را با آن گرم ميکردند و… خدا گفت: اي بنده! بگو ببينم رسانه ملي هم از طريق الکتريسيته بوجود آمد؟ اديسون سرش را پايين انداخت و خود مسير جهنم را در پيش گرفت
*************************************
آیا میدانید اگر روزی 200 میلیون تومان درآمد داشته باشید 41 سال طول میکشد پولتان به عدد 2993000000000 تومان یعنی کمتر از 3000 میلیارد تومان اختلاس برسد ؟!
***********************************
خیلی سخته پدری 60-70 ساله که الان دیگه وقت بازنشسته شدن و ارامش و استراحتش است از مردم درخواست کمک کنه اما به صورت کاملا شرافتمندانه یعنی فروش فال ! تصویری که میبینید میدان صادقیه است . پدری پیر با نوشته ای در کنار خود : اگر فال بخرید به من که عمل قلب کرده ام کمک میکنید . عائله مند و ابرومندم . دختر دم بخت و پسر دانشجو دارم .....
عذرخواهی فدراسیون والیبال از مردم ایران به دلیل دست دادن برخی بازیکنان با داور زن
آیا میدانید اگر روزی 200 میلیون تومان درآمد داشته باشید 41 سال طول میکشد پولتان به عدد 2993000000000 تومان یعنی کمتر از 3000 میلیارد تومان اختلاس برسد ؟!
***********************************
خیلی سخته پدری 60-70 ساله که الان دیگه وقت بازنشسته شدن و ارامش و استراحتش است از مردم درخواست کمک کنه اما به صورت کاملا شرافتمندانه یعنی فروش فال ! تصویری که میبینید میدان صادقیه است . پدری پیر با نوشته ای در کنار خود : اگر فال بخرید به من که عمل قلب کرده ام کمک میکنید . عائله مند و ابرومندم . دختر دم بخت و پسر دانشجو دارم .....
عذرخواهی فدراسیون والیبال از مردم ایران به دلیل دست دادن برخی بازیکنان با داور زن
خبرگزاری فارس: سرپرست تیم ملی والیبال ایران با عذرخواهی از مردم شریف ایران اسلامی و خانواده معظم شهدا از مردم خواست تا ضمن چشمپوشی از اشتباه فرزندان نادم خود در تیم ملی والیبال، ملیپوشان را در این شرایط حساس تنها نگذاشته و با حمایتهای بیدریغ خود راه را برای قهرمانی تیم ملی در آسیا هموار کنند
در همین حال، علیرضا نادی کاپیتان تیم ملی والیبال ایران هم گفت: “والیبالیستها از اقدام خود نادم و پشیمان هستند. فرزندان ایران اسلامی برای جبران خطای خود تمام تلاششان را برای قهرمانی به کار خواهند گرفت”
در بیانیه این فدراسیون با تاکید بر ضرورت حفظ و رعایت “موازین دینی” آمده است: “بدیهی است فدراسیون والیبال جمهوری اسلامی ایران با افرادی که با سهل انگاری خویش موجبات نگرانی را فراهم نموده اند، برخورد خواهد کرد.”
کامنت پرامتیاز عصرایران: آقاجون چرا همه چیز رو به خانواده شهدا ربط می دهید
اصلا چه گلی به سر این خانواده ها زدید که حالا طوری برخورد می کنید که انگار همه مملکت دست اوناست
بابا برید با زنها دست بدین، میلیارد میلیارد بخورید، رتبه های برتر اعتیاد و فحشا و ... بدست بیارید
اما بالاغیرتا هرجا گیر افتادید، پای خانواده شهدا را وسط نکشید
********************
دوقلوهاي به هم چسبيده در ممفيس آمريكا در كنار مادرشان. اين دوقلوها در يك عمل جراحي موفقيت آميز از هم جدا شدند
****************************** *
یارو از کُلاهش خرگوش در میاره، من هنوز از قلبم یه گوساله رو نتونستم در بیارم!
***************************
مامان، اجازه هست ابروهامو بر دارم؟
-مامان: نه
-مامان، اجازه هست موهامو زیتونی کنم؟
-مامان: نه
...-مامان، اجازه هست تونیک صورتی بپوشم؟
-مامان: نه
-................
-مامان، اجازه هست مثل باربی آرایش کنم؟
-مامان: نه
-مامااااان یعنی چی من 18 سالم شده ها
.
.
.
-مامان: اَههه سیاوش، خفه میشی؟ یا خفت کنم...........
-مامان: نه
-مامان، اجازه هست موهامو زیتونی کنم؟
-مامان: نه
...-مامان، اجازه هست تونیک صورتی بپوشم؟
-مامان: نه
-................
-مامان، اجازه هست مثل باربی آرایش کنم؟
-مامان: نه
-مامااااان یعنی چی من 18 سالم شده ها
.
.
.
-مامان: اَههه سیاوش، خفه میشی؟ یا خفت کنم...........
************************
جواد خیابانی وقتی دروازه بان بود
***************************
۳۸ شامپانزه پس از ۳۰ سال که به دلیل انجام آزمایشات پزشکی در یک محفظه تاریک اسیر بودند سرانجام آفتاب را دیدند و از خوشحالی خندیدند
***********************
روز جهانی کودک در تقویم بانک پاسارگاد
*************************
تا حالا دقت کردین زن ها وقتی لباس میبینند هیجان زده میشوند و مرد ها وقتی هیچ لباسی نمیبینن...
**************************
بابام ۶ ماهه پیش عمرشو داد به شما، واسش یه قبر ۲ طبقه خریدم، الان ۶ ماهه میخوام واسه قبرش سنگ قبر بزارم عموم اینا نمیزارن میگن مامان بزرگتم امروز فرداست صبر کن بمیره بعد سنگ قبر بزار دوباره کاری نشه!
*************************
*****************************
طریقه بنزین زدن به ماشین 400 میلیونی!
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط علی بهمنی